فرازهایی از علم الارواح و معاد24

ساخت وبلاگ

فرازهایی از علم الارواح و معاد

تهیه، تدوین، تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

فصل اول

اصالت روح

قسمت  بیست و ششم

مفهوم کسالتهای روانی چیست؟

قبلا گفته شد عوالم خارجی که در روح تحولی ایجاد می کند آنرا حالت روانی می گویند و این امر در اثر عوامل بسیاری در آدمی ایجاد می شود که بیشتر ناشی از محرومیتها و کم بودها و احساس حقارت و بدبینی بوجود می آیدو با یک فشار باطنی تن و جان را آزار می دهد، همچنان که گاهی می تواند بدون تحرک خارجی از جای خود تکان خورده و موجب ماجراهائی گردد و گاهی هم در نتیجه عامل خودگرفتگی و سانسور روانی مجدداً به محل اولیه خود باز گردد. و این همان عواملی است که به خصوص در بعضی از افراد خود ظاهر می گردد و این مسائلی است که بیشتر روانکاوان در کتابهای خود متذکر شده اند.

و این معنا روشن است که هر قدر عقده ها زیادتر در نهاد انباشته شود احتمال طغیان و حرکت و ماجراجوئی بیشتر خواهد شد همچنانکه گاهی کار بجائی می رسد که منجر به قتل و کشتار می گردد و چنین بیمارانی باید از طریق روانی حالات درونی خود را کنترل کرده عوامل خارجی تحریک آمیز را برطرف سازند.

البته این امر چندان مشکل نیست، گذشته از اینکه باید به طبیب روانشناس مراجعه نمایند خود بیمار هم می تواند از طریق استراحت و پرهیز از پرکاری و خستگی و بیخوابی و اضطراب و دوری از عصبانیت درصدد علاج برآید و در شکستها و نومیدیها بی تفاوت باشد و صبر و شکیبائی را پیشه سازد و در مقابل این حالات خود را در عوالم شادمانی قرار دهد و علاقه خود را نسبت به تفریحهای سالم و خوشدلی بیشتر نماید.

اینها مراتبی است که در تقویت روح و روان تأثیر مستقیم داشته و با آنکه کارشناسان روانی امروز معتقدند که تقویت روان توام با وسائل تفریحی و استراحتی و ورزشی و استماع آواز و نغمه های دلکش و فرح انگیز است، ولی این معنا از یک بعد قضیه است و این با مسئله تزکیه نفس تفاوت کلی دارد، چون اصل درمان بیماریهای روانی در تقویت روان در مراتب تزکیه نفس علاج پذیر است، یعنی راز بیماریهای روانی که در بعضی ناخودآگاه بوجود می آید گذشته از عقده ها و کمبودها و بدبینیها از غرور و تکبر و جاه طلبی و تحصیل حسن شهرت و مقام و کینه توزی و پیروی از حس انتقامجوئی و بسیاری از این حالات مذموم می باشد که تنها علاج آن کوشش در تزکیه ی نفس است.

البته امروزه در دانشگاه های جوان در هر دانشکده مخصوص روانپزشکی و بهداشت روانی مسائل درمان بیماری های روانی از طرق مختلفه پیگیری شده و عکس العمل هائی که از این بیماری بظهور میرسد و حتی علل ارتکاب جرمهائی که در اثر این بیماری بروز می کند و جنایاتی که بوقوع می پیوندد مورد مطالعه و بررسی کامل قرار گرفته و برای معالجه عاملین آن طرحهائی ارائه شده است.

و این نکته را هم باید توجه داشت که در مسئله کسالتهای روانی که اغلب منجر به دیوانگی و جنون می شود باید مسئله فقدان عقل را هم در نظر بگیریم وهمچنین بیشتر از مسائلی که مربوط به محیط اجتماعی می باشد بیماری های روانی فردی را تهدید می کند، همچنان ناآرامیها و ستمکاریهائی که از طرف حکومت بر ملتها تحمیل می شود و قلدریهاکه از طرف زورمندان به مستضعفین زور و فشار می آورد که در این صورت نگرانیها منجر به حالت های روانی توام با خشم و غضب و انتقام می گردد.

روان شناسی چیست؟

روانشناسی همان علم تجربی حیات نفسانی انسان و تشخیص تحولات و پدیدهائی است که در روح بوجود می آید، آن عوالمی که در پیوستگی تن در عالم خارج ایجاد می شود و همچنان برای نفس حالتی غیر عادی بوجود می آورد، این امر در روان شناسی سهم بسزائی دارد.

کسی که کنترل جسم و جان خود را از دست می دهد و اعصابش ضعیف می شود، کسی که کارهای جنون آمیز از او سر می زند، کسی که مطالبی نابجا می گوید، کسی که حرکات ناشایسته انجام می دهد، کسی که حس بدبینی را در نهاد خود می پروراند، کسی که مبتلا به وسواس و بی نظمی در امور است، و خلاصه کسی که کار و حرکات و رفتار او نامعقول است روانشناسی جدید روی اینگونه افراد مطالعاتی دقیقی بعمل آورده است.

دکتر آلکسیس کارل در کتاب «انسان موجود ناشناخته» می گوید: طب جدید موفقیت بزرگی در تأمین فعالیت های روانی که خاص آدمی است بدست نیاورده و هنوز از حمایت و نگهداری شعور بر علیه دشمنان ناشناس او عاجز مانده است، گرچه علائم و نشانه های بیماری های روانی واشکال مختلف نقص عقل را می شناسد معهذا از طبیعت این عوارض و اختلالات کاملاً بی اطلاع است و هنوز نمی داند آیا بیماری های روانی معلول آسیب و ضایعات مغز است یا ناشی از تغییرات ترکیب محیط داخلی بدن و یا وابسته به هر دو از آنهاست، محتملاً فعالیت های عصبی و روانی با وضع مغز و یا موادی که بوسیله غدد مترشحه در خون می ریزد و به سلول های دماغی می رسد بستگی دارد؛ و بلاشک اختلالاتی در عمل این غدد نیز مانند ضایعات ترشحی مغز می تواند موجود بیماری های عصبی و روانی گردد، ولی حتی شناسائی کامل این کیفیات ما را در این راه زیاد به جلو نخواهد برد، اطلاعات ما در این باره هنوز مبهم و مشکوک و نوبنیاد است و ضرورتاً برای بسط بهداشت حقیقی وعملی روانی نباید تا روزی که این مسائل پیچیده روشن گردد معطل ماند.

شناسائی علل بیماری های روانی مهم تر از فهم طبیعت آنها خواهد بود، زیرا فقط از این راه برای پیشگیری این بیماریها می توان اقدام کرد.

دکتر «کارل» می گوید: که هیچ چیز دشوارتر از شناسائی ساختمان روانی یک فرد نیست، از آنجا که شخصیت روانی بسیار پیچیده و محک های عقلانی لازم ناکافی است، نمی توان طبقه بندی صحیح و دقیقی از افراد بر حسب خصایص روانی ایشان کرد، تنها می توان افراد را از نظر روانی به گروه های متفکر و حساس و ارادی تقسیم کرد که در میان افراد هر دسته نیز عناصر  مردد، منفی باف، سریع التأثر، ضعیف، متشتت، مضطرب، محتاط، مالک بنفس، منظم و دقیق و معتدل وجود دارند.

در هر حال برای ما شناسائی و سنجش عوامل شخصیت روانی ممکن نیست ولی یک محقق روشن بین گاهی می تواند با توجه به خصایص کنونی یکفرد آینده او را بخواند و پیش بینی کند.

لئون دنی یکی از دانشمندان روح شناس فرانسوی می گوید: هیچ دانشی سودمندتر از روانشناسی نیست، هر چند که آموزش و پیشروی در این راه خالی از زحمت و اشکال نیست در عوض روزنه های بسیاری برای سیر و تجسس در راههائی که پیموده نشده برای ما میگشاید و معرفت النفس یا خویشتن شناسی را بما می آموزد، به آدمی فرصت می دهد که در نفس خود تعمق و تفرس نموده احساسات و استعداد و نیروهای نهفته خود را تشخیص دهد و با اطلاع از کم و کیف آن جریان زندگانی خود را با مکتشفات خود تطبیق دهد و بر مدار آن وضع و حالت خویش را منظم و مرتب سازد که در حقیقت هم علم الحیات است و هم معرفت الروح.

ارتباط تحولات روانی با بعضی از اعضاء بدن

هر گاه انسان در زندگی با شکستی مواجه شود، یا در مسیر امور لطمه بزرگی بر او وارد آیدیا برای ایصال به خواسته های خود با عدم موفقیت رو به رو شود، یا گرفتار انواع ناکامیها گردد؛ چنین اصطلاح شده است که می گویند: با شکست روحی مواجه شده است.

و این مسائل هم بی ارتباط به بعضی از اعضاء بدن آدمی نیست، چون همانطور که محسوس است یک صدمه روحی و شوک روانی می تواند تغییرات محسوسی در وضع خون ایجاد کند و همچنین اضطرابهای مداوم و غصه های طولانی که ارتباط به حالات درونی دارد در عالم روانی اثر عمیقی به جای می گذارد، همچنان فقدان امنیت، ایجاد زمین لرزه، ترس و وحشت از بکارگیری سلاحهای جنگی و بمبارانها و وقایع وحشت زای دیگر که همه در روحیه انسان اثر می گذارد و تعادل روانی و معنوی را از میان بر می دارد و چه بسیار که در پیدایش آنها اختلال عصبی بوجود آمده و تأثیر مستقیم در روان به جای می گذارد.

Image result for ‫تصوير متحركروح‬‎

دکتر آلکسیس کارل در رابطه به این معنا می گوید: فعالیتهای روانی محققاً با فعالیت های فیزیولوژیکی بدن بستگی دارند، می توان بعضی تغییرات عضوی، در تعقیب حالات مختلف نفسانی و یا برعکس کیفیات روانی خاصی را با تأثیر بعضی از اعمال عضوی مشاهده کرد، بطور خلاصه مجموعه ای که شامل بدن و نفس آدمی است بوسیله عوامل عضوی و روانی تأثیر می پذیرد و تغییر می کند. جان با جسم مانند شکل و مرمر یک مجسمه ی بهم آمیخته است و نمی توان بدون تراشیدن یا شکستن مرمر شکل مجمسه را تغییر داد. ما گمان می بریم که مغز مرکز فعالیتهای روانیست زیرا آسیب و ضایعه کوچکی در این عضو سبب بروز اختلاف مستقیم و عمیق در شعور ما می شود، محتمل است که در سطح ماده مغزی به گفته «برگسون» روح با ماده آمیخته گردد، می دانیم که هوش و دماغ کودک هر دو به یک میزان رشد می کند و هنگامی که در اثر کهولت مراکز عصبی کوچک می شود از هوش نیز کاهیده می شود.

و از آنطرف  مسئله دیگر: ما می دانیم که الکل بزودی با جریان خون در سلول های مغز نفوذ می کند و تغییرات موقتی در فعالیت های روانی می دهد و یا سقوط و فشار خون در اثر خونریزی داخلی فعالیت های مغزی را متوقف می سازد.

خلاصه اینکه تظاهر کیفیات روانی با وضع مغز بستگی دارد، چون تمام اعضاء بدن با واسطه خون ولنف در مغز حضور دارند و حالات شعوری ما بیک نسبت با ترکیبات شیمیائی هورمونهای مغز و ساختمان سلول های دماغی بستگی دارد و این توجه را باید حاصل کرد که سلول های اعضای بدن از خود موادی ترشح کرده و در خون می ریزند که محققاً بر روی فعالیت های روانی و معنوی آدمی موثر است.

ادامه دارد.....

 

عرفان و تندرستی...
ما را در سایت عرفان و تندرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhealth-divinea بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 19:43