فرازهایی از علم الارواح و معاد40000000000000000000000000000000000000000

ساخت وبلاگ

فرازهایی از علم الارواح و معاد

تهیه، تدوین، تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

Image result for ‫جن‬‎

فصل اول

اصالت روح

قسمت  چهل و دوم

جن با روح دو موجود از هم متمایزند

قبلاً درباره ی روح و ملائکه مطالبی از نظر قرآن مجید گذشت و در اینجا لازم است که گفته شود: آنان که جن را به ارواح پلید اطلاق می کنند از نظر قرآن مجید عقاید آنان باطل است، چون آیات الهی بر این معنا تصریح دارد که جن موجودی مستقل وخلقت او با سایر مخلوق متفاوت است.

اگر بطور دقیق در آیات الهی توجه حاصل شود خواهیم دریافت که کلمه «جن» در 22 مورد در قرآن مجید بر مضامین گوناگون آمده است و همانطور که در قاموس قرآن متذکر شده است: جن موجودی باشعور و اراده است که به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده می باشد و مانند انسان هم مکلف بوده و در آخرت هم مبعوث خواهد شد و اواز جهاتی همانند بشر از نظر عقاید، هم مطیع و هم عاصی و هم مومن و هم مشرک دارد و خلاصه دوش به دوش انسان است، تنها فرقشان آنست که انسان محسوس و جن غیر محسوس است و بعضی تفاوت های مختصر دیگر هم دارند.

اما از آنچه که از بعضی آیات الهی بر می آید قوانین و احکام دنیا و آخرت برای هر دو مخلوق از جنس و انس وضع شده است، همانطور که انسانها دعوت به نیکوکاری شده اند و بهشت برای آنها مهیا شده است و یا بدکاران به دوزخ رهسپار می شوند، همین معنا برای جن هم مصداق داشته و سلب تکلیف و وظیفه از آنها در دنیا نیست.

این نکته را باید توجه داشت همانطور که در آیات قرآنی اشاره شده است که انسان ازخاک آفریده شده، درباره ی خلقت جن هم چنین می فرماید: و الجان خلقناه من قبل من نار السموم (حجر/27) که این آیه شریفه معلوم می دارد خلقت جن قبل از انسان بوده و از آتش گرم و سوزان آفریده شده است.

سپس خدایتعالی از نظر فضیلت و شرافتی که در مورد خلقت آدم مقرر فرموده در پیرو می فرماید:

فاذا سویته و نفخت فیه من روحی.....

بعد از آنکه آدم را از گل خشک تیره رنگ آفریدیم و او را آراستیم سپس از روح خود (یک روح شریف و پاک و با عظمت) در او دمیدیم.

البته خلقت این دو (یعنی جن و انس) در بیشتر موارد در قرآن مجید مترادف آمده است و همچنان بنا به گفته حقتعالی هر دو برای منظوری خاص آفریده شده اند، چنانکه جائی فرمود:

و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون (ذاریات/56)

جن و انس را نیافریدیم جز برای اینکه پرستشم کنند.

و در رابطه با همین معنا است که در روز قیامت به جن وانس گفته می شود: آیا پیامبران نیامدند و آیا شما را از چنین روزی بیم ندادند بر این عنوان که:

یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم یقصون علیکم ایاتی و ینذرونکم لقاء یومکم هذا قالو شهدنا علی انفسنا..... (انعام/130)

در روز رستاخیز به هر دو گروه از جن و انس می گویند آیا رسولانی از شما بسوی شما نیامدند که آیات الهی را برایتان بازگو کنند و از ملاقات چنین روزی شما را بیم دهند؟ آنها هر دو گروه می گویند آری آمدند.

و در این مورد که گناهکاران و کفار جن هم همچنان انسانهای مجرم مشمول شکنجه و عذاب خواهند شد در دو مورد در قرآن مجید بر دو وجه آمده است، جائی می فرماید:

و لقد ذرانا لجهنم کثیراً من الجن و الانس.... (اعراف/ 179).

و محققاً از جن و انس بسیاری را برای جهنم واگذاردیم....

و در جای دیگر:

و تمت کلمه ربک لاملن جهنم من الجنه و الناس اجمعین.... (هود/119)

و کلمه ی قهر خدا به حتم و لزوم پیوست که از کافران جن و انس دوزخ را پر سازد.

و این دو آیه تفسیری بتفصیل دارد که نمی توان دراین مختصر گنجانید، و حق اینست که این دو گروه جن و انس را که خدایتعالی عقل ها و دل هائی به آنها داده ولی آنان بر آن نمی اندیشند و نمی فهمند و چشمانی داده که با آن بصیرت پیدا نمی کنند و گوشهائی به آنان داده که سخن حق را نمی شنوند و بسیار از مواهب و نعمت های دیگر که بر آنها کرامت فرموده و به طرز مطلوب از آنها استفاده نمی کنند، پس با اینحال مستوجب و مستحق آتشند.

و باز می توان در مورد اینکه خلقت جن و انس که در ابعاد گوناگونش با هم مترادف است به این آیه شریفه توجه نمود که می فرماید: و حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس.....(فصلت/25) این معنا مبین آنست که امتهای جن همانند گروه های آدمی مرگ و میر وزاد و ولد داشته و گروهی جای گروهی را می گیرند، ولی چیزی که تفاوت میان ما انسانها و جن است، آنست که ما آنها را نمی بینم و آنها ما را می بینند، همچنانکه خدایتعالی فرمود: انه یریکم هو و قبیله من حیث لاترونهم.. (اعراف/27) با آنکه این آیه شریفه درباره شیطان است ولی چون او از طایفه جن می باشد و در واقع هر دو از یک سنخ می باشند لذا مصداق این معنا برای جن صادق است که آنان آدمی را می بینند و آدمی آنها را نمی بیند.

و این اشاره به همان عالم تجرد آنان می باشد و از همین جهت است که از نظر ناآگاهی بعضی از روانپژوهان جن را به ارواح شریر و پلید توصیف کرده اند در حالی که بسیاری از آنها وجودهای شریفی هستند همچنان که قبلاً اشاره شد که هم مومن و نیکوکار دارند وهم پلید و معصیت کار.

حاصل آنکه جن بعضی پیرو قرآن و مسلمان و بعضی هم کافر و نافرمان بردار بوده و حتی درباره ی آنان که به اسلام گرویده اند طبق بعضی از روایات بحضور ائمه هدی علیهم السلام شرفیاب می شدند و مسائل دینی خود را سوال می کردند که شرح این معنا در اصول کافی آمده است.

البته مطالبی هم درباره ی کار و کوشش و قدرت نامرئی آنها آمده است که شمه ای از آن در داستان حضرت سلیمان ذکر شده است و گاهی کارهای خارق العاده ای از آنها سر می زند که موجب تعجب آدمی است.

در پایان این بحث گفته می شود که از گفتار الهی درباره جن و شیطان چنین بر می آید که اصلاً آنها و کسانی که از آنها پیروی می کنند شرارت و پلیدیهائی دارند که خدایتعالی رسول خود را از شر آنها بر حذر می دارد همانطور که در سوره مبارکه الناس می فرماید: من شر الوسواس الخناس اشاره بر اینکه بگو ای محمد پناه می برم به خدا از شر دیو وسوسه کننده بسیار پنهان آنکه وسوسه می کند در سینه ها: من الجنه والناس از جن وآدمیان.

و از همین جهت است که ائمه هدی علیهم السلام در بیانات خود از شر این دو گروه پلید پناه به خدایتعالی برده و علی علیه السلام صراحتاً در دعای کمیل تعلیم می دهد:

و اکفنی شر الجن والانس من اعدائی.

خدایا کفایت کن از من شر جن و انس را که بر من دشمن هستند.

ادامه دارد....

گزارش های مستند از سراسر جهان در رابطه با پیام و خواسته های ارواح

تهیه، تدوین و تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

قسمت نهم

بازوی قطع شده

 

 

بر طبق افسانه ها، در قصر یکی از خانواده های اسکاتلندی به نام مکنزی دستی قطع شده گاه بیگاه ظاهر می شود. ظهور این دست همیشه مصادف است با مرگ یکیاز اعضای این خانواده.

این دست حتی در قرن بیستم هم مشاهده شده است. یکبار این دست ازدیوار تماشا خانه ای که یکی از اعضای خانواده ی مکنزی در آنجا حضور داشت بیرون آمده وعده زیادی آنرا دیدند.

در موردی دیگر این دست بر بانویی جوان که تازه از خواب بیدار شده بود ظاهر شد. او صدای ضربه ای در کنار تخت شنید. سرش را چرخانید و دید که شمعدانی نقره ای- سنگین و یکپارچه- از قفسه به پایین افتاده است. تعجب کرد که چه چیزی باعث سقوط این شمعدانی شده، بناگاه دست و ساعدی سفید و رنگ پریده از دیوار ظاهر شد. دست استخوانی بود، انگشتانی دراز و باریک و ناخنهای تیز و بلند داشت و دقیقاً متعلق به زنی بود. شمعدان را این دست به زمین انداخته بود. دست به ارامی ناپدید شد. زن می دانست این دست پیام آور مرگ یکی ازاعضای خانواده است. مادر او بیمار بود. بنابراین نگرانی او شدت پیدا کرد اما برای مادرش اتفاقی نیفتاد. چند روز بعد یکی از عموزاده های او در گذشت.

ادامه دارد....

عرفان و تندرستی...
ما را در سایت عرفان و تندرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhealth-divinea بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 14:55