تحقیقی بر زیبائی (استتیک)20

ساخت وبلاگ

تحقیقی بر زیبائی (استتیک)

تهیه و ترجمه از متون قدیمی

دکتر جهاندار مهر افشا

قسمت بیستم

خلاصه و نتیجه درباره ی ایده آلیسم و رآلیسم

می توان هر دو نظریه فوق را در شکل مطلق و افراطی خود رد کرد. بعلاوه چنانکه هانری دلاکروا می نویسد هر دو نظریه روی یک اصل ثابت نشده مشترک مبتنی شده است و آن اصل مشترک اینست «که هنر حاضر و آماده در واقعیت محسوس یا واقعیت فوق الطبیعه موجود است هنرمند فقط باید آنرا از واقعیت مزبور بیرون آورد». این اصل مشترک بی پایه و مخدوش است . «هنر حاضر و آماده نه در واقعیت محسوس موجود است و نه در واقعیت متافیزیک، هنر عبارت از ایجاد و ابداع است».

پس از رد شکل افراطی و مطلق ایده آلیسم و رئالیسم می توان با در نظر گرفتن اصول صحیح هر یک، بین آنها آشتی داد.

هر هنر متضمن دو نوع عناصر است عناصریکه از واقعیت خارجی عاریت گرفته شده است (چنانکه مدل در نقاشی و پیکرتراشی) و عناصری که زائیده شخصیت خود هنرمند است. مانند عناصر عضوی (غالباً چشم واقعیت را تغییر شکل می دهد) و عناصر نفسانی خواه وجدانی و خواه غیر وجدانی. مکتب دکتر «فروید» بعناصر نفسانی غیر وجدانی بویژه تمایلات جنسی واپس زده و برتر شده اهمیت می دهد.

در هر صورت این صحیح است که هنرمند همیشه در هنر ایده آل شخصی را داخل می نماید و همچنین صحیح است که همیشه از واقعیتی ملهم می شود. ولی واقعیتی که او را بخود جلب می نماید غیر از واقعیتی است که از خلال ادراک انتفاعی دیده می شود بلکه واقعیتی است که فی نفسه دوست داشته شده و مورد تفکر و تأمل قرار می گیرد.

برگسون این فکر و نظریه را به بهترین و عمیق ترین وجهی شرح داده می گوید: «هنر نیست مگر بینش مستقیم واقعیت ولی این طهارت ادراک، مستلزم قطع رابطه با عادات انتفاعی است. بطوریکه می توان بدون اغراق گفت هنگامی در اثر رئالیسم موجود است که در روح ایده آلیسم موجود باشد و فقط با داشتن ایده آل است که میتوان با واقعیت تماس گرفت.

هنگامیکه هنرمند می خواهد عالم واقعی را از روی خلوص نشان بدهد در تحت تأثیر تمایلات وجدانی و غیر وجدانی خویش آنرا تغییر داده تعبیر و تفسیر، کوچکتر یا بزرگتر می کند و باحساسات خود عواطف و افکار تازه اضافه می نماید. بقول یکی از دانشمندان، هنرمند عالم خارجی را مبدل بعالم درونی نموده و سپس عالم درونی خود را بیان می کند.

می توان واژه ایده آلیسم و درئالیسم را در تعیین و تمایلی بکار برد که در بعضی از هنرمندان این یکی و در برخی دیگر آن دیگری قوی تر است.

هنرمند با بیان حال ونمایش حیات درونی خود حتی هنگامی که عالم خارجی را نمایش می دهد- پهلوی عالم واقعی عالم ایده آلی بوجود می آورد. عالم صور و عواطف بی آلایش.

هنر که هدف و غایه آن ایجاد این چنین عالمی است، نقش بزرگی در حیات شخصی و اجتماعی دارد.

اهمیت هنر در حیات شخصی

باید اذعان نمود که در جامعه سرمایه داری امروزی هنر برای اکثر هنرمندان شغل و حرفه و راهی برای بدست آوردن وسائل زندگی و ادامه آن شده است.

شاید این امر را بعضی ها ضروری واجتناب ناپذیر بدانند ولی در هر صورت ضر ورت تأسف آوری است. البته مردان و زنانیکه اوقات خودشان را صرف هنرهای صنعتی وتولید اشیاء زیبا و در عین حال مفید می نمایند، موسیقی دانهائی که تلقین عواطف به دیگران و محفوظ کردن آنها را برای خود شغل قرار میدهند، حق دارند مانند کارگران فکری و جسمانی دیگر، پولی دریافت دارند و مورد احترام واقع شوند.

ولی واقعاً باید تأسف خورد که خالقین مجسمه ها و تابلوها وخداوندان سنفونیها و شعرها مجبور باشند که برای ادامه حیات آثار خودشان را به معرض فروش بگذارند. اولاً این اشخاص ضروریات حیاتی را به زحمت به دست می آورند. در این صورت طبیعی است که ضرورت آنها را وادارمی نماید که اثری از خود بیرون بدهند ولو اینکه هیچ عاطفه ای برای بیان ونشان دادن نداشته باشند و هیچ الهامی تحریکشان نکرده باشد. ثانیاً مجبورند به جایاینکه ایده آل و رویاهای خود را با تأنی و از روی عشق به کمال برسانند با عجله آثار بی ارزش تهیه کنند.بالاخره مجبورند ذوق پست ثروتمندان را ارضا نمایند و از استقلال گرانبهای خویش که بایستی هدف هر هنرمند باشد چشم بپوشند.

هنر نباید در ردیف صنعت و حرفه و یا تجارت و کسب قرار گیرد هنر باید فی نفسه دوست داشته شود وهر که آنرا واقعاً دوست دارد باید بتواند برای پرورش آن همت گمارد. بهتر اینست که برای کسب زندگی حرفه دیگری پیش گرفت چنانکه بعضی از هنرمندان که واقعاً هنر را دوست داشته اند همین رویه را بکار برده اند. سروانتس عامل تجارتخانه، پژه نقاش کشتی، شیلر معلم تاریخ شوپن آموزگار موسیقی بوده اند.

ادامه دارد....

 

عرفان و تندرستی...
ما را در سایت عرفان و تندرستی دنبال می کنید

برچسب : تحقیقی,زیبائی,استتیک, نویسنده : mhealth-divinea بازدید : 67 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 5:36