فرازهایی از علم الارواح و معاد47

فرازهایی از علم الارواح و معاد

تهیه، تدوین، تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

فصل اول

اصالت روح

قسمت پنجاه

مصاحبه با ارواح در خصوص خود مدیومها!

از آنجا که روانپژوهان خود بیشتر در جستجو و کاوش در امر تحقیقات روحی هستند، لذا در اول در ارتباط با ارواح بیشتر درصدد هستند که اطلاعاتی در مسائل تحقیقاتی درباره ی خود از ارواح بدست آورند، لذا در اینجا در ضمن مصاحبه هائی که از ارواح توسط آنان بعمل آمده چند موضوع مهم آنرا متذکر می شویم. (و این خود برای اهل تحقیق مسائل آموزنده ای را در علم جدید روحی مطرح می نماید.)

سوال از روح- آیا افراد غیر مدیوم می توانند ارواح را نزد خود فرا خوانند؟

جواب روح- هر کسی از روحی که مورد نظرش باشد می تواند تقاضای تماس کند، ولی روحی که فرا می خوانید اگر وسیله ای جهت ارتباط مادی در اختیارش نگذارید شاید نزدتان بیاید اما فقط به گفتارتان می تواند گوش دهد.

س- روحی که حضورش تقاضا شود آیا قطعاً به نزد ما خواهد آمد؟

ج- بستگی داردبه موقعیت مخصوص آن روح، چون ممکن است در شرائطی قرار داشته باشد که اجابت دعوت شما برایش مقدور نباشد.

س- علت چیست که به بعضی از ارواح اجازه ارتباط داده نمی شود؟

ج- چون شاید به صلاح روح یا به مصلحت شخص متقاضی نیست.

س- ارواحی که پراکنده در فضای لایتناهی یا در عوالم مختلفند چگونه از اقصی نقاط جهان تقاضای ما را متوجه می شوند؟

ج- روحی که شما آنرا فرا می خوانید هر قدر هم دور باشد فکری را که بقصد او ارسال شده است مانند یک تخلیه الکتریکی احساس می کند وتوجهش به نقطه ای که منشأ جهش آن فکر بوده است، معطوف می گردد.

س- همانگونه که هوا وسیله انتقال صوت است، آیا سیاله جهانی هم وسیله و محل انتقال فکر است؟

ج- آری، فقط با این تفاوت که فاصله برد صدا خیلی محدود و برد امواج فکری نامحدود است (روح هر کجا باشد توجهش به سمت ندای فکری معطوف می گردد.)

س- چگونه روحی را که فرا می خوانیم به سرعت با ما ارتباط می گیرد که موجب اعجاز است، همچنان که گویا آن روح در کنار ما حاضر بوده است؟

ج- فاصله مکانی برای ارواح واجد اهمیت نیست وآنان قبلاً به قصد شما آگاه بوده و حتی ممکن است پیش از تقاضای شما در جوار شما حاضر باشند.

س- روحی که بنا به تقاضای ما ارتباط می گیرد آیا به میل خودش نزد ما حاضر می شود یا مجبور به حضور می گردد؟

ج- اخذ ارتباط هم تابع مشیت خداوند است، یعنی از قانون کلی تبعیت می کند و هیچوقت با عنف و اجبار عمل نمی شود. هر وقت قصد مفیدی در بین باشد، ارواح پیشرفته تقاضای شما را اجابت می کنند، ولی البته از حضور در مجالس که آزمایشهای روانپژوهی را وسیله سرگرمی تلقی نمایند خودداری می کنند.

س- آیا ایمان به روان پژوهی یک شرط ضروری برای ارتباط با پیشرفتگان است؟

ج- ایمان به خداوند البته ضرورت است و بعد از آن اگر شما خیرخواه و یا جویای حقیقت باشید خود به خود به حقایق دیگر هم ایمان خواهید آورد.

س- آیا تماس با زندگان زمینی برای ارواح آزاد مزاحمت دارد یا مطبوع است؟ و آیا وقتی که ما تقاضای ارتباط می کنیم با رغبت و یا با اکراه می پذیرند؟

ج- این موضوع بستگی به نیت متقاضی و طبیعت هر روح دارد، هر گاه هدفی شایسته در میان باشد و محیط مناسبی هم برای ارتباط دائر باشد تماس با زمینیان برایشان مطبوع و حتی جالب است، چون غالباً از یادآوری و ا ظهار محبت زمینیان خرسند می شوند، رغبت و اکراه هم در تماس با ارواح بستگی به خلق و خوی شخصی هر روح دارد، چه بسا بعضی از ارواح از اجتماع ملول بوده و به تنهائی خو گرفته اند و بعضی اجتماع بوده با رغبت تماس می گیرند.

س- هنگامی که روح به میل خودش تماس می گیرد آیا نسبت به درستی هویت او می توان بیشتر اطمینان حاصل کرد؟

ج- بهیچوجه، چون اغفال گران غالباً چنان می کنند تا نیکوتر فریب دهند!

س- موقعی که یک روح عقب مانده تماس می گیرد آیا می توان به ترک ارتباط وادارش کرد؟

ج- آری، راهش اینست که هیچ اعتنا به گفتار او نکنید، چون اگر از مصاحبه اش خرسند گردید بزودی دست از سرتان بر نمی دارد و اگر بی اعتنا باشید او خود رها می شود، چنان که همین پدیده در میان شما زندگان هم بسیار رواج دارد.

س- هر گاه در چندمکان مجزا در عین حال از یک روح واحد تقاضای تماس کنند آیا وی می تواند با تمام متقاضیان در عین حال ارتباط بگیرد؟

ج- اگر روح عالی و مترقی باشد البته می تواند.

س- آیا زمانی که روح در مکانهای مختلف بسیاری از زندگان در یک آن با او تقاضای ارتباط می کنند می تواند جوابگوی همه باشد.

ج- آری، ارواح عالیه همانند خورشید که اشعه خود را به تمام جوانب پراکنده می سازد و بدون اینکه به قسمت های مجزا تقسیم شود انوارش را به اکناف عالم می رساند، فکر روح پیشرفته چون اخگری نورانی است که فروغش تا افق همه جا قابل رویت است، هر قدر روح منزه تر باشد میدان برد افکارش وسیع تر می شود. (توضیحاً: چه خوب این مصاحبه با روح مترقی مسئله ای را ثابت می کند که بعضی از مخالفین که به مسلمانان بخصوص شیعیان خورده گیری می کنند و می گویند: چگونه ممکن است در یک زمان از تمام بلاد بوسیله عرض سلام با ارواح پیامبران یا امام تماس حاصل کرد و با آنان ارتباط معنوی برقرار نمود. آنها می گویند: چگونه روح پیغمبر یا امام می تواند پاسخگوی تمام افرادی باشد که در آن واحد از گوشه و کنار جهان به او سلام کرده و در تماس باشند بخصوص که دیده می شد در ایام زیارتی و سوگواری تمام ارادتمندان آن بزرگواران در تمام ممالک جهان درصدد ارتباط بوده و خواهان شفاعت و برقراری محبت هستند. با این جوابها که این روح پیشرفته در مصاحبه خود داده است، این مسئله را بخوبی حل کرده در حالی که هیچگونه اطلاعی هم از قدرت و نیروی ارواح عالیه انبیاء و اولیاء حق را نداشته است وتنها اشاره به ارواح مترقی کرده است. (مهر افشا))

چه نوع سوال هائی را ارواح جواب می دهند؟

بعضی از دانشمندان قائلند بر اینکه شک نیست که از طریق ارتباط های روانپژوهی به پاره ای اطلاعات ارزنده و مخصوصاً به اندرزهای مفید دست یابیم ولی ضمناً باید بدانیم جوابهائی که مخابره می شود به مقتضای معلومات و اطلاعاتی است که روح مخاطب دارد ویا متناسب است با استحقاقی که ما داریم و منظوری که به دنبالش هستیم، بالاخره اگر به تشخیص روح مخاطب سوال مطروحه کمتر یا بیشتر مفید باشد، وی هم در توضیح مطلب کمتر یا بیشتر دقت خواهد کرد، اما هر گاه منظور اصلی ما کسب پاره ای اطلاعات راجع به امور دنیوی باشد بطور مسلم از لحاظ ارواح پیشرفته چندان خوشایند نخواهد بود و در اینصورت آنان به تماسهای کوتاه اکتفا خواهند کرد.

در رابطه با این معنا «آلان کاردک» روانپژوه معروف فرانسوی پیامهائی از ارواح در کتاب خود بنام «ارتباط با ارواح» آورده است که به چند پیام از آنها اشاره خواهیم کرد.

ایا ارواح به سوال هائی که از آنها می شود با رغبت جواب می گویند؟

در پاسخ به این سوال یکی از ارواح می گوید: این امر بستگی به نوع سوال دارد، ارواح مترقی و جدی به پرسشهائی که به مقصود مهرورزی و ترویج فضائل و رفع ابهامات است، با کمال رغبت و خوشحالی جواب می گویند؛ اما به سوالاتی که غیر جدی وبیمورد باشد واقعی نمی نهند.

آیا ارواح ممکن است ما را از وقایع آینده با خبر سازند؟

جواب روح اینست که: شما انسانهای زنده زمینی اگراحیاناً عالم به وقایع آینده می بودید چه بسا صرفنظر از حال می کردید، کسب اطلاع از آینده عمده ترین موضوع پرسشهائی است که شما زمینیان برای جواب آنها اصرار می ورزید ودر این مورد یقیناً راه اشتباه می پیمائید، ارتباط با ارواح را نوعی وسیله پیشگوئی پنداشتن چیزی نیست جز یک تصور واهی، پس اگر در این خصوص مصرانه جواب بخواهید به احتمال زیاد از روحی سفله فریب خواهید خورد.

در پیرو این سوال باز از همان روح سوال می شود: پس چگونه است که بعضی از ارواح وقایعی از آینده را خبر داده اند که عیناً وقوع یافته است.

که در جواب گفته می شود: البته روح ممکن است گاه وقایعی را پیش بینی کند که افشای آن را مفید تشخیص دهد و گاهی هم ممکن است مأمور شود مطلبی را بروز دهد، اما پیشگوئی دروغین ارواح اغفالگر که شما را به خاطر تفریح خودشان دچار اشتباه می کنند بسیار فراوان تر است.

سوال دیگر اینکه: چگونه است که بعضی از اشخاص تاریخ مرگ خودشان را قبلاً احساس و درک می کنند.

جواب اینست که: غالباً روح خودشان است که به وقت فراغت و آزادی از بدن متوجه موضوع می شود و هنگام بیداری بصورت نوعی احساس القائی به خاطرشان می ماند، از آنجا که این افراد خودشان را برای مرگ آماده ساخته اند هرگز هراسان از مردن نیستند، و هیچ نگرانی از این لحاظ به دل راه نمی دهند، آنها جدائی روح از بدن را فقط نوعی تغییر محیط وشرائط زندگانی می دانند، در واقع مرگ جسمانی همانند تعویضی از لباس ژنده و خشن است که با پوششی از حریر لطیف تر تعویض میشود.

ادامه دارد...

گزارش های مستند از سراسر جهان در رابطه با پیام و خواسته های ارواح

تهیه، تدوین و تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

قسمت  هفدهم

ماوراء این جهان

تکنیک های امروزی طبی، مرگهای کلینیکی را قابل برگشت کرده است. کسانی که باز می گردند. داستانهای عجیبی را نقل می کنند. تعداد موارد گزارش شده آنقدر زیاد است که بنظر می رسد. تجربه ی نزدیکی به مرگ پدیده ای رو به گسترش است.

در 1943 ،  در ابیلن تکزاس جورج ریچی سرباز 20 ساله فوت کرد. صورت او را با ملحفه ای پوشاندند. پزشک نظامی بیمارستان مرگ بر اثر ذات الریه را تأیید کرد. جنازه ی او برای تحویل به گورستان آماده شد. اما پرستار نظامی تصور کرد که حرکتی در جنازه ی مرده دیده است. پزشکان دوباره بر بالین او حاضر شدند و مرگ جورج را تأیید کردند. اما پرستار اصرار داشت که دست مرده تکان خورده. افسر پزشک تصمیم گرفت دست به کار شود. او به قلب بیمار آدرنالین تزریق کرد. علایم زندگی دوباره ظاهر شد و سرباز به زندگی بازگشت.

ریچی نه تنها زنده شد بلکه سفر شگفت انگیزی را که تجربه کرده بود کاملاً به یاد داشت. هنگامی که بدن بیجان او در تخت بیمارستان افتاده بود احساس می کرد که روح او به همراه یکی از قدیسین در سراسر آمریکا به گردش درآمد و سپس بسوی مکانی زیبا و دل انگیز پرواز کرد.

این تجربه ی صعود از آن پس در سراسر زندگی همراه او بود. او اعتقاد داشت بهشت را دیده است. ریچی تجربه (N.D.E) (Near Death Experiment) نزدیکی به مرگ را از سر گذرانده بود.

او بهبود کامل یافت. بعدها دکتر طب شد وتجربه ی خود را با همقطارانش در میان گذاشت.

یکی از کسانی که برای مدت 15 دقیقه از نظر کلینیکی مرده بود. بعد از بازگشت این تصاویر را از آنچه دیده بود کشید. اینها بیان احساس اوست از «دنیای دیگر»

یکی از آنها که به این داستان علاقه نشان داد. دانشجوی فلسفه ای بود که رشته خود را به پزشکی تغییر داده بود.نام او دکتر ریموند مودی از اهالی جورجیا بود. مودی با بسیاری از بیمارانی که از حالت مرگ به زندگی بازگشته بودند گفتگو کرد و از شباهت روایات آنها تعجب کرد. بعدها تحقیق بر روی (N.D.E) را بصورت مدون آغاز کرد. او 150 مورد را در کتاب پر فروشش به نام «زندگی بعد از زندگی» نقل کرد که در 1975 به چاپ رسید. او در 1977 کتاب دوم خود را به نام بازتابهایی بر زندگی بعد از زندگی به رشته تحریر در آورد. هر دو کتاب موجی از هیجان در میان علاقمندان محققین تجربه نزدیکی به مرگ پدید آورد.

با چاپ کتابهای مودی سایر محققان به کار در این زمینه پرداختند پیشگامان این رشته عبارتند از دکتر کنت رینگ از دانشگاه کانتیکات، دکتر میچل سابوم از دانشگاه فلوریدا و دکتر مارگارت گری در انگلستان.

ادامه دارد.....