فرازهایی از علم الارواح و معاد42

ساخت وبلاگ

فرازهایی از علم الارواح و معاد

تهیه، تدوین، تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

فصل اول

اصالت روح

قسمت  چهل و چهارم

ارتباط با ارواح توسط مدیومها

قبل از آنکه بخواهیم وارد این بحث شویم خاطر نشان می شود که چون موضوع ارتباط با ارواح امری بسیار پیچده است و اغلب با ناباوریها مواجه می شود و از آنطرف این مسئله تاکنون در مباحث اسلامی کمتر روی آن بحث شده است و چه بسا ممکن است افرادی از اهل دانش روی این مسئله شک و تردید کرده یا ایرادی داشته باشند، لذا نگارنده (مهر افشا) نتیجه مطالعات خود را در این بحث عظیم بطور خلاصه یادآور شده و از گفتار و بیانات دانشمندان و روانپژوهان بزرگ شرق وغرب مطالبی ارائه کرده است وآنچه که آمده است چه از نظر مدیومها و چه از نظر پیام ارواح هیچگونه جنبه تأیید ویا انکار نداشته واعتقاد بر این مباحث را به خواننده واگذار می کنیم تا هر کس از برداشت های خود در آن مسائل دقت کرده و بهر نحو که استعدادش مقتضی باشد استفاده نماید.

البته بنظر می رسد که بعداً کتابهای دیگری در این مورد از طرف اندیشمندان نوشته شود و شاید این خود مقدمه ای برای این دانش بزرگ در ممالک اسلامی باشد، و از این پس نفی و اثبات این مطالب بعهده نویسندگان آینده است. (مهر افشا)

اکنون توجه داشته باشید که چون اصل موضوع درباره ی اصالت روح میباشد و مفهوم این معنا کاملاً بدست نمی آید مگر آنکه در اول به آنچه در خدایتعالی در این باره در کتابهای آسمانی خود آورده توجه شود و در ثانی باید گفتار انبیاء و اولیاء حق را مورد نظر قرار داد وثالثاً باید دید که علماء و دانشمندان علم الارواح در این میان چه گفته اند؟

قبلاً این موضوع از نظر آیات قرآنی و بیانات الهی و همچنین گفتار انبیاء و اولیاء مورد بررسی قرار گرفت و اکنون در این بخش مسائل علمی و تجربی که توسط روانپژوهان و علماء علم معرفت النفس مورد آزمایش قرار گرفته و امروزه دانش جدید روحی در دانشکده های شرق و غرب عالم بنای تحقیقات خود را بر این اساس گذاشته اند توجه خواننده را به آن جلب می نمائیم.

در اول باید دانست: چه کسانی می توانند با ارواح ارتباط گرفته و حقایقی را از عالم برزخ برای اهل دنیا آشکار سازند! و در این مورد می توان گفت که مدیومها نقش موثری در اطلاعات امور روحی داشته و تا کنون توانسته اند پاسخ بعضی از مسائل مهم روحی را به جهانیان عرضه نمایند.

البته در اصطلاح روانپزوهی مدیوم به معنی واسطه یا وسیط است، وکسی را مدیوم گویند که استعدادی مخصوص برای ارتباط با ارواح داشته باشد.

اکنون بعضی از مطالب این بخش که در ارتباط با مدیوم و ارتباط با ارواح است از کتاب «ارتباط با ارواح» که از گفتار یکی از معروفترین روانپژوهان فرانسوی بنام «آلان کاردک» است متدکر می شویم، چون سند گفتار او بیشتر مورد تأیید روانپژوهان جهان است.

این دانشمند که خود یک مدیوم زبر دست و قوی است درباره ی مدیومها چنین می گوید: هر کسی که بنحوی از انحاء تحت تأثیر فکر یا فعل ارواح قرار گیرد او را مدیوم گویند؛ استعداد مدیومی یک موهبت و استطاعت انحصاری نیست بلکه یک خاصیت جسمانی انسان زنده است که همه کس لااقل مختصر بهره ای از آن دارند، معذلک بطور اخص اشخاصی را مدیوم میگویند که چنان استعدادی را به میزان فوق العاده واجد باشند، یعنی کسانی که با وساطت آنها آثاری مسلم و آشکار پدید آید، چنین استعداد نزد افرادی یافت می گردد که از لحاظ ساختمان جسمانی دارای حساسیتی مخصوص باشند، حتی نزد این افراد هم استعداد مدیومی به درجات و به انواع مختلف است، بعضی از آنها امکانات متوسطی دارند و برخی بسیار قوی هستند، گروهی برای نوعی پدیده ی معین آمادگی دارند و عده ای هم برای حدوث پدیده های دیگر مستعد می باشند، در این صورت بهمان اندازه که در تظاهرات روحی تنوع وجود دارد استعداد مدیومها هم از لحاظ کمیت و کیفیت بسیار متنوع است.

اینک عمده ترین استعدادهای مدیومی را از نظر شما می گذرانیم: انواع مدیومها عبارتند از: مدیومهای آثار فیزیکی، مدیومهای حساس، مدیومهای شنوا، مدیومهای گویا، مدیومهای بینا، مدیومهای سمنامبول، مدیومهای شفا بخش، مدیومهای کاتب مستقیم و مدیومهای نویسنده که هر یک از این مدیومها دارای خصوصیات برجسته ای هستند، گروهی از این مدیومها آگاه و گروهی ناآگاه می باشند که شرح جداگانه ای دارد، گروهی قوی و قدرتمند و گروهی ضعیفند.

مدیومهای حساس را کسی گویند که حضور ارواح را بطریقی نامعین احساس نماید و گاه چنان است که گوئی ارواح دست و پای مدیوم را آهسته لمس می کنند. مدیومهای شنوا: گفتار ارواح را می شنوند، گاهی اوقات صدائی است که در ذهن و وجودشان طنین انداز می شود و این مدیومها می توانند مستقیماً با ارواح گفتگو کنند و فقط آنچه را که می شنوند بازگو کنند در حالی که مدیومهای گویا غالباً خودشان خبری نمی شنوند، بلکه جهاز صوتی آنها مستقیماً در اختیار روح قرار می گیرد مانند مدیومهای نویسنده ای که دستشان تحت فرمان مستقیم روح کتابت می کند. (بنده قبلاً این مطلب را احساس کرده ام «مهرافشا»)

مدیومهای بینا خاصیت رویت ارواح را دارند بعضی از آنها در حالت طبیعی و به موقع بیداری ارواح را می بینند و چگونگی واقعه را دقیقاً بخاطر می سپارند، البته دیدار آنها یک دیدار باطنی است از آن جهت که با چشمان بسته هم می توانند بخوبی ارواح را رویت کنند. بعضی از مدیومهای بینا معمولاً فقط روحی را رویت می کنند که مورد تقاضا بوده و سپس نشانیهایش را با دقت وصف می نمایند.

مدیومهای سمنامبولی، کسانی هستند که با عاملیت روح خود عمل می کنند، یعنی هنگامی که روح آنها از قید قالب جسمانی آزادی نسبی یافته است در وراء محدوده حواس جسمانی می بینند و می شنوند و ادراک می کنند، آنها با معلومات وسیعتری بهتر از حالت طبیعی فکر می کنند.

مدیومهای شفا بخش که باید یک کتاب جداگانه درباره ی آنها نوشت، کسانی هستند که بتوانند بیماران را بدون تجویز دوا فقط از طریق لمس بدن یا با نگاه و حتی با اشاره دست شفا دهند و بعضی می گویند اینگونه درمان عیناً همان معالجه مغناطیسی است. (نگارنده (مهرافشا) گوید این همان مسئله ای است که پذیرش آن برای هر کس قابل قبول نیست با آنکه شنیده شده است بیمارستانهای روحی بسیاری در غرب تأسیس شده و بعداً در این مورد بحث بیشتری خواهیم داشت.) برای مثال «دکتر اکبری»

مدیومهای کتابت مستقیم، تعداد آنها بسیار محدود است، افرادی هستند که پدیده کتابت مستقیم در حضورشان تولید می شود که این معنا هم مستلزم بحثی جداگانه است.

مدیومهای نویسنده (مهر افشا): نویسندگی با دست از سایر روش های ارتباطی به مراتب آسانتر و راحت تر است و بلکه کامل تر می باشد، چون با استفاده از این اسلوب ممکن است بطور مداوم و منظم با ارواح تماس حاصل کرد، بدینوسیله ارواح می توانند نیات و افکارشان را هر طور که مایل باشند بر ما عرضه نمایند.

مدیومهای القائی: روح بجای آنکه دست مدیوم را دراختیار بگیرد و مستقیماً چیزی بنویسد ممکن است مقاصد خود را از طریق انتقال فکر به روح مدیوم القاء نماید، در این صورت او دیگر با دست مدیوم کاری ندارد و دست مدیوم خود مداد را به حرکت در می آورد و او دست جسمانی را خود هدایت می کند و مدیوم توجه به مطالبی دارد که اضطراراً کتابت می کند و می داند که نوشته اش مولود افکار خودش نیست. (در نگارش قسمت هائی از وبلاگ عرفان وتندرستی این تجربه را داشته ام (مهر افشا)).

مدیومهای الهامی: هر کسی که در حال طبیعی یا در حالت خلسه افکاری به ذهنش خطور کند که با پندارهای قبلی او نامتجانس است وی را می توان در عداد مدیومهای الهامی به شمار در آورد، خاصیت الهام پذیری واستعداد مدیومهای القائی بسیار با یکدیگر شباهت دارند، الهام از جانب ارواح بر ما وارد می شود که بخواهند بقصد نیکو یا نکوهیده در افکار ما نفوذ نمایند ومعمولاً الهام از جانب ارواح خیر اندیش است.

مدیومهای پیش آگاه: مخصوصاً به کسی اطلاق می شود که راجع به وقایع آینده بتواند از ارواح بصیرکسب اطلاع نماید و چنین استعداد را در واقع تنوعی از استعداد مدیومهای الهامی باید دانست.

مدیومهای اختصاصی: علاوه بر انواع اصلی مدیومها که اوصافشان بیان گردید بسیاری مدیومهای دیگر با استعداد های فرعی وجود دارند که آنها را مدیومهای مخصوص می خوانند و تا کنون از طرف روانپژوهان مدیومها را به سی نوع گروه بندی کرده اند.

در مورد خصوصیت مدیومها بطور کلی مطالب و مسائل بسیار است ولی منظور ما در این گفتار مختصر شرحی از طبقه بندی آنان بود و شاید در خلال مطالب به پاره ای از استعدادهای مدیومی به موقع خود اشاره شود.

و ناگفته نماند که اعتقاد روانپژوهان بر اینست که: افراد بشر تا حدی همگی مدیوم هستند وهر فردی یک روح راهنما یا موکل دارد، بعضی از افراد که استعدادی افزون دارند مستقیماً می توانند با روح موکل یا راهنمای خود نوعی ارتباط برقرار سازند، اما قاطبه مردم فقط از طریق ندای فکری و ذهنی با روح حامی خود در تماس می باشند، پس برای همگان امکان هست که بنحوی از انحاء از نصایح رهبران روحی بهره مند شوند، هر وقت باخلوص نیت در طلب راهنمائی و اندرزی باشند یک ندای تسلی بخش درونی به آنها پاسخ می گوید، و این در واقع همان صدای روح موکل و خیر اندیش است که شما آنرا وجدان و درایت خودتان می پندارید.

ادامه دارد....

 

گزارش های مستند از سراسر جهان در رابطه با پیام و خواسته های ارواح

تهیه، تدوین و تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

Image result for ‫نگریستن به مرگ‬‎

قسمت یازدهم

نگریستن به مرگ

از طریق مطالعه N.D.E، روانشناسی و علم نشان داده اند که اسرار مرگ و آنسوی حیات را می توان با دقت علمی ارزیابی کرد.

دکتر اسکات روگر

بازگشت از سکوت

در 1978 یک نگهبان شب 52 ساله، دچار دومین حمله قلبی شدید خود شد و تجربه (N.D.E) را آزمود. او با ناباوری احساس کرد از قالب بدنش بیرون رفته و به جراحی قلب خود می نگرد. بعدها جزئیات دقیقی از اعمالی را که جراحان بر روی او انجام می دادند شرح داد. او همچنین از مشورت های پزشکی میان اطباء در مورد خود آگاه بود. اما از همه عجیب تر آن بود که شرح داد یکی از دکترها کفش چرمی زرد به پا داشت و دیگری زیر ناخنش خون جمع شده بود.

چنین شرح و توصیف دقیق توسط بیمارانی که نزدیکی به مرگ را تجربه کرده اند دکتر مایکل سابوم از دانشگاه فلوریدا را متقاعد کرد که این پدیده را نمی توان به آسانی شرح داد.

دکتر سابوم در 1976 به همراه ساراکرویتزیگر روانشناس سعی کردند در میان بیماران بیمارستان کسانی را پیدا کنند که این تجربه را از سر گذرانده بودند. او بزودی متقاعد شد که (N.D.E) تجربه ای است معتبر و سعی کرد برای آن توضیحی منطقی پیدا کند.

بیماری که تا آستانه ی مرگ رفته و بازگشته بود تجربه ای کلاسیک را برای آنها شرح داد.

دکتر سابوم موارد زیادی را بررسی کرد. در یکی از موارد بیمار توصیف دقیقی از دستگاه دیفیبریلاتور (دستگاهی که امواج الکترویسیته را به قلب می فرستد تا ضربان هماهنگ یا سریع را کنترل کند) را شرح داد. دکتر سابوم نوشت تا بیمار این دستگاه را ندیده باشد نمی تواند درباره ی آن بنویسد.

ظرف سالهای بعد دکتر سابوم مشاهدات خود را جمع آوری کرد و نتیجه گرفت حدود 27 تا 42 درصد بیماران این تجربه را از سر گذرانده اند. او نتیجه گیری کرد بیمارانی که حدود 60 ثانیه در آستانه ی مرگ قرار گرفته اند. بیشتر از دیگران این تجربه را از سرگذرانده اند تا کسانی که به سرعت به زندگی بازگردانیده شده اند. او ثابت کرد داستان همه کسانی که بازگشته اند تقریباً یکسان است. از بدن خود جدا می شوند، قادرند جسم خود را ببینند و بعضی از آنها به سیر و سیاحتی باور نکردنی پرداخته اند آنچنان که مایل به بازگشت نبوده اند.

در انگلستان دکتر مارگارت گری، اطلاعاتی درباره (N.D.E) جمع آوری کرد که بسیار شبیه کار محققان آمریکایی بود.او زمانی به موضوع علاقمند شد که در هندوستان تجربه ی مشابهی را از سر گذرانید. 18 ماه طول کشید تا 41 مورد در انگلستان و آمریکا جمع آوری شد. بیشتر تحقیقات او مشابه تجربه ی دیگران بود اما در مواردی نیز چند اختلاف فاحش وجود داشت. او کشف کرد که درصد قابل توجهی از کسانی که نزدیک به مرگ بودند از تجربه ی «منفی» سخن گفته اند. مطلبی که دکتر مایکل رادلینگ کار دیولوژیست هم آن را گزارش کرد.

این نوع تجربه بیماران را ترسانده بود و آنها از بازگشت خود خوشحال بودند. این تجربه آرامش تجربه ی (N.D.E) را از میان برد. هنوز قاعده شناخته شده ای وجود ندارد که مشخص کند هر کس چه نوع تجربه ای را می آزماید. مثبت یا منفی. گرچه گری راولینگ معتقد است که خودکشی منجر به (N.D.E) از نوع منفی می شود. مطالعه (N.D.E) از دهه ی هفتاد آغاز شد. و به نظر می رسد تنها قله کوه یخ عظیمی مورد بررسی قرار گرفته باشد. ممکن است هزاران نفر از مردم عادی تجربه ی منفی را از سر گذرانده باشند و در مورد آن سکوت کرده اند. شاید از ترس مضحکه ی مردم یا شاید نخواسته اند آن احساس دوزخی را با دیگران در میان بگذارند.

محققان هنوز از ابزار عقیده های سفت و سخت در این مرحله از مطالعات خودداری می کنند اما یافته های مهمی به دست آمده است. اگرچه (N.D.E) وجود قلمرو دیگری آنسوی حیات را اثبات نمی کند اما در عوض نشان می دهد، جنبه های دیگری نیز در تصور انسان را از تصورات و تعصبات قدیمی دور می کند. این تجربه حرکت فرد به سوی ناشناخته را ممکن و او را متحول می سازد.

یکی از کسانی که این تجربه را از سر گذرانده می گوید:« با احساس سرخوردگی- از اینکه نمرده بودم- بازگشتم. اما تغییر کرده ام زیرا می دانم بعد از مردن زندگانی دیگری وجود دارد. من آنرا دیده ام.»

ادامه دارد....

 

عرفان و تندرستی...
ما را در سایت عرفان و تندرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhealth-divinea بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 14:55