به سوی سعادت17

ساخت وبلاگ

به سوی سعادت

(تعمقی بر افکار اخلاقی، عرفانی، تربیتی بزرگان دین)

از قرنها پیش با استناد به چاپ های سنگی متعدد

تهیه، تدوین، تنظیم:

دکتر جهاندار مهر افشا

قسمت هفدهم

همچنانکه مشاهده می شود که اگر سیبی را در نزد طفلی خورد سال باشد و کسی آنرا بردارد بعد از التفات سوال می کند که سیب را که برداشت پس به فطرت خود حکم می کند که نبودن سیب به خودی خود نمی شود بلکه احتیاج به بر دارنده دارد بلکه ظاهر آنست که حیوانات نیز بر این مفطورند خود حکم می کند که نبودن سیب به خودی خود نمی شود بلکه احتیاج به بردارنده دارد بلکه ظاهر آنست که حیوانات نیز بر این مفطورند و جبلبت آنها باینمطلب حاکم است چنانکه می بینیم که اگر کسی آوازی کند در مکانیکه حیوانی در آنجا باشد یا سنگی بیندازد آن حیوان التفات می کند و به هر طرف نگاه می کند که آواز کننده و سنگ اندازنده را ببیند پس جبلبت او می فهمد که هر آوازی آواز کننده ی و هر سنگی اندازنده ی می خواهد پس در اثبات صانع فطرت هر کسی کفایت می کند و چنانچه ضم کند بافطرت خود بعضی مقدمات بدیهیه عقلیه را و ضروریات حدسیه و شواهد خارجیه را و احتراز کند از معاصی که باعث سیاهی دل و تسلط جند شیاطین است و مواظبت کند بر وظایف طاعات به قدر امکان اگرچه در ابتداء در کیفیات طاعات و عبادات و معاصی و سیات پیش از مظنه از برای او حاصل نباشد البته اطمینان و اعتقاد جازم از برای او به جمیع عقاید مذکور و حاصل می شود بنوعی که هیچ شبهه رخنه در آن نکند اگر مطلقاً ملتفت دلیل نشود و طریقه ی استدلال را نداند و باین سبب بود که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به مجرد اظهار اسلام او کفایت می فرمودند اگرچه می دانستند که از خوف و بیم یا طمع و امید است زیرا که منظور حضرت این بود که بواسطه ی اجتناب از معاصی و مواظبت بر طاعات به تدریج فطرت ایشان که از ظلمت کفر تیره و تار شده بود به حالت اصلیه عود نموده نورانیت طاعات اندک اندک در آنها تأثیر کند و ایشان را به مرتبه تصدیق قلبی و اعتقاد قطعی برساند همچنانکه در بسیاری ازایشان چنین شد و اما دلائل حکمیه و براهین جدلیه بدون تطهیر نفس و مواظبت بر عبادات اصلاً موجب اطمینان و سکون نفس نمی شود بلکه بسیار می شود که باعث ازدیاد شبهه و تشکیک می گردد و محقق طوسی خواجه نصیر الدین در بعضی فواید خود فرموده که اقل آنچه واجب است بر هر مکلفی اعتقاد بآن معنی قول لا اله الا الله محمد رسول الله است و بعد از انکه تصدیق رسول را ادا نمود باید تصدیق کند او را در آنچه خبر داده از صفات خدا و احوال روز جزا و تعیین ائمه هدی به نوعی که قرآن مجید مشتمل بر آنست بدون اینکه چیزی زیاد کند یا در آن محتاج به دلیل دیگر باشد اما در صفات خدا پس اعتقاد کند که خدا حی و قادر و عالم و مرید و متکلم است و چیزی مثل او نیست شنوا و بینا است و اما در احوال آخرت پس ایمان بیاورد و بهشت و دوزخ و صراط و میزان و حساب و شفاعت و غیر اینها و واجب نیست بر او که بحث کند از حقیقت صفات خدا بلکه اگر آنها را تصور هم نکند و بخاطرش نگذرد و بمیرد با ایمان مرده است و اگر وقتی شهبه یا شکی از برای او هم رسد پس باید آنرا به کلامی نزدیک به فهم دفع کرد و اگرچه اینکلام نزد ارباب جدل ومناظره متکلمین تا تمام باشد احتیاج یذکر ادله و براهین نیست و مخفی نماند که از ادله اجمالیه یا برهانیه یا از شواهد عقلیه و قرائن خارجیه اگرچه می تواند که از بعضی مراتب جزم حاصل شود اما هر گاه کسی طالب نورانیت یقین و وضوح عقاید باشد خواهد که از نور معارف ربانیه و ضیاء علوم حقیقیه در و دیوار خانه دل متلالی گردد و پرده از پیش بصیرتش برداشته شود و به مرتبه یقین کامل برسد آن هرگز ب دلیل و برهان و جدال و کلام حاصل نمی شو بلکه موقوفست بملازمت و رع و تقوی و بازداشتن نفس از هوی و هوس و پاک کردن آن از صفات ذمیمه و قطع علایق دنیویه و اشتغال بریاضت شاقه و مجاهدات صبعه و تضرع و زاری بدرگاه حضرت باری عزاسمه و استمداد از مبادی متعالیه تا آنکه نور الهی در درون دل بتابد و حجاب از پیش دیده برداشته شود و الذین جاهدو افینا لنهذتنهم سبلنا آنانکه در راه ما مجاهده کردند راه روشن بایشان می نمائیم لیس العلم بکثره و التعلم و انما هونور یقذنه الله فی قلب من یشاء یعنی علم به کثرت درس خواندن بهم نمی رسند بلکه آن نوریست که خدا می اندازد بهر ولی که خواهد بدانکه اگرچه بادله و براهن تحصیل بعضی از مراتب یقین همچنانکه گذشت ممکن و وصول به مرتبه ی انکشاف و ظهور تام چنانکه مذکور شد به مجاهده وریاضت و تصفیه نفس موقوف است و لیکن بعضی مراتب دیگر از برای یقین هست که از مرتبه ی اولی بالاتر است و با آن از برای قلب اطمینان و سکون حاصل می شود و انواع شبهات باعث اضطراب و تزلزل آن نمی شود و وصول باین مرتبه نیز به مجرد ادله کلامیه و استدلالات عقلیه دست نمی دهد اگرچه به ریاضات و مجاهدات کثیره هم احتیاج ندارد بلکه آن حاصل می شود باینکه بعد از فرا گرفتن عقاید از تلقین یا دلیل مشغول شود بوظایف طاعات و اجتناب کند از معاصی و مواظبت نماید به مذاکره ی احادیث و آیات و دوری کند از صحبت صاحبان مذاهب فاسده و ارباب هوا و هوس و مانند آن و از آنچه مذکور شد معلوم شد که مردمان در کیفیت تصدیق و ایمان مختلفند بعضی از ایشان در وضوح یقین و ظهور عقاید مانند ضوء خورشیدند اگر پرده برداشته شود تفاوتی در یقین ایشان بهم نمی رسد و بعضی از ایشان پست ترند و لیکن اطمینان و سکونی از برای ایشان حاصل است که اصلاً اضطرابی از برای ایشان نیست و شبهه ی پیرامون خاطر ایشان نمی گردد و بعضی دیگر از این طایفه نیز پست تر و لیکن باز جرمم از برای ایشان حاصل است و شبهه اگر به خاطر ایشان گذرد و باعث اضطرابی شود بدلیل و برهان آنرا دفع می کنند یا چندان التفاتی با آن نمی نمایند و بعضی دیگر اکتفا به محض تصدیق ظنی یا تقلیدی می نمایند و بهر شبهه ی متزلزل می شوند و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام باین اختلاف اشاره کرده اند و فرموده اند که از برای ایمان حالات و درجات و طبقات و منازل چند است بعضی از آنها تامند و به منتهای تمامیت رسیده اند و بعضی ناقصند و نقصان آنها واضح  و بعضی از آنها راجحند و رجحان آنها ظاهر است و شکی نیست که تحصیل جزم واجب است و مجرد تصدیق ظنی که به مرتبه ی اخیره است کافی نیست و مخفی نمانا که سزاوار آنست که طفل را در ابتدای تمیز و ادراک تلقین ترجمه عقاید مذکور نمایند تا آنها را حفظ کند و بر صفحه ی خاطر نقش نماید و به تدریج معانی آنها را تعلیم نماید تا معانی آنها را بفهمد و سبب نشود نمای او بر این رسوخی در قلب او او حاصل می شود و از برای او اعتقاد بهم می رسد اگرچه هیچ دلیل و برهانی از برای او نباشد و این فضلهای غیر متناهیه الیهه است که در ابتدای نشود دل انسان را محل ایمان می کند بی دلیل و برهان و لیکن این اعتقاد و در ابتداء خالی از دهن و ضعف نیست و ممکن است که به شبهات ازاله شود و باید آنرا در دل اطفال و سایر عوام به نحوی راسخ نمود که متزلزل نشود و طریق آن نیست که باو مناظره و جدل تعیلم شود یا بخواندن و مطالعه کتب کلامیه و حکمیه اشتغال نماید بلکه باید مشغول شود به تلاوت قرآن و تفسیر قرآن و خواندن و احادیث و فهمیدن آنها و مواظبت کند بوظایف عبادات و طاعات و باین سبب روز به روز اعتقاد او قوی تر می گردد و به سبب آنچه از ادله فرآیند و حجت های معصومیه گوش زد او می شود و بواسطه نوریکه به تدریج از عبادات بر دل او می تابد و باید اجتناب کند از مصاحبت صاحبان مذاهب فاسده و آراء باطله و ارباب مناظره و جدل و اصحاب تشکیک و شبهات بلکه از صحبت هوا و هوس و ابنای دنیا و مجالست نماید با انقیاد و صالحین و اهل ورع و یقین و ملاحظه نماید طریقه و رفتار ایشان را در خضوع و تذلل در نزد پروردگار پس ابتدا تلقین عقاید مثل انداختن تخم است در زمین سینه و سایرامور شبیه بآب دادن و تربیت کردن است تا نمو کند و قوت گیرد و درختی حاصل شود که میوه آن رسیدن به قرب خداوند احد و سعادت ابد است.

ادامه دارد....

 

عرفان و تندرستی...
ما را در سایت عرفان و تندرستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mhealth-divinea بازدید : 53 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 22:22